گزارش خطا در معنی کلمه 'porch'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: رواق‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سرپوشیده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: هشتی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ایوان‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ایوان

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: دالان‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. entrance | church | back, front | north, south, west (= of a church) | pillared, projecting PORCH + NOUN door, light PREP. in/on the~ She stood in the porch and rang the doorbell.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :