گزارش خطا در معنی کلمه 'postcard'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كارت‌ پستال‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بوسیله‌ كارت‌ پستال‌ مكاتبه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. picture | holiday VERB + POSTCARD write I hate writing holiday postcards. | post, send (sb) | get, receive POSTCARD + VERB arrive | depict sth, show sth PREP. on a/the ~ Write your answers on a postcard. | ~ from, ~ of I sent my mum a postcard of the cathedral. | ~ to

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :