گزارش خطا در معنی کلمه 'potent'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: قوی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پرزور

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: نیرومند

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. capable of power: Penicillin is a potent drug.

Simple Definitions

2 general::   adj. VERBS be | become ADV. extremely, highly, particularly, very | pretty, quite The vodka must have been pretty potent stuff.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :