گزارش خطا در معنی کلمه 'beaker'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بشر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: لیوان‌ ازمایشگاه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بشر (آزمایشگاه)

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ظ‌رف‌ كیمیاگری‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: پیاله‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: جام‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. glass, plastic a glass beaker containing copper sulphate solution She drank from a plastic beaker. VERB + BEAKER fill, refill | drain, empty | lift, pick up, raise | place, put down, replace, set down | drink from/out of BEAKER + VERB contain sth

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :