گزارش خطا در معنی کلمه 'precarious'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
1
عمومی::
مشروط بشرایط معینی
شبکه مترجمین ایران
2
عمومی::
عاریهای بسته بمیل دیگری
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
adj. dangerously lacking in security or stability: We found ourselves in a precarious situation.
Simple Definitions