گزارش خطا در معنی کلمه 'bear on'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مربوط‌ بودن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: نسبت‌ داشتن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): bear (up)on something [for information or facts] to concern something or be relevant to something. (Upon is formal and less commonly used than on.) • How do those facts bear on this matter? • They do not bear upon this matter at all.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :