گزارش خطا در معنی کلمه 'predispose'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زمینه‌ را مهیا ساختن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مستعد كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): predispose someone or something to(ward) something to make someone or something susceptible to something. • Your comments will not predispose me toward a favorable treatment of your case. • Do you think that this weather will predispose me to catching a cold?

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :