گزارش خطا در معنی کلمه 'premature'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پیش‌ رس‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ناپخته

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بدموقع

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نابهنگام‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: نارس‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: قبل‌ از موقع‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: عجولانه

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: شتاب زده

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. occurring before the correct or assigned time: It's premature to decide before we investigate.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :