گزارش خطا در معنی کلمه 'premonition'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پیش‌آگاهی

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: برحذر داشتن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: فكر قبلی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تحذیر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اخط‌ار

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. shudder VERB + PREMONITION feel, have PREP. ~ about Perhaps he had a premonition about what might happen in London. | ~ of I wonder if she had a premonition of her own fate.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :