گزارش خطا در معنی کلمه 'accomplishment'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كمال‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اتمام‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: فضیلت‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: هنر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اجرا

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: انجام‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. considerable, great, real, significant | technical Her technical accomplishment on the piano is startling. PREP. of … ~ a work of real accomplishment | ~ in It is a great accomplishment in singing to take the melodic line up to a position of energy and hold it there.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :