گزارش خطا در معنی کلمه 'preservative'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کشاورزی:: ماده نگهدارنده

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: كاپوت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: محافظ‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نگهدارنده

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: نگاهدارنده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. food, wood | artificial Our products contain no artificial preservatives or colourings. VERB + PRESERVATIVE apply, treat sth with Make sure the panels are treated with a wood preservative.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :