گزارش خطا در معنی کلمه 'presume'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مسلم‌ دانستن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: فرض‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: احتمال‌ كلی‌ دادن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: فضولی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. rightly, wrongly I had presumed wrongly that Jenny would be there. | reasonably | automatically | conclusively (law)

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb suppose: I presume they will be here.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :