گزارش خطا در معنی کلمه 'pretty'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بط‌ور دلپذیر

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تاحدی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: شكیل‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: خوب‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: قشنگ‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: خوش‌ نما

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: In addition to the idioms beginning with PRETTY, Also see IN A FIX (PRETTY PICKLE); KETTLE OF FISH, PRETTY; SITTING PRETTY.

American Heritage Idioms

2 general::   adj VERBS be, look ADV. exceptionally, extremely, ravishingly, really, strikingly, very, wonderfully | almost | quite, rather | undeniably

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: adj. attractive: She was a pretty girl. adv. moderately: She was a pretty good student.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :