گزارش خطا در معنی کلمه 'prevention'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پیش‌ گیری‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ممانعت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: جلوگیری‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پیشگیری‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: پیشگیری

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. accident, crime, drug, fire, flood, pollution a drug prevention programme | primary, secondary, tertiary (all used when talking about health care) PREVENTION + NOUN programme, scheme, strategy a crime prevention scheme

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :