گزارش خطا در معنی کلمه 'price on head'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): *a price on one’s head a reward for one’s capture. (*Typically: get ~; have ~; put ~; place ~.) • We captured a thief who had a price on his head, and the sheriff gave us the reward. • The crook was so mean, he turned in his own brother, who had a price on his head.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :