گزارش خطا در معنی کلمه 'beating'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: کتک

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. brutal, savage, severe, terrible, violent VERB + BEATING get, receive, suffer, take The team took a terrible beating. | give sb/sth They caught him and gave him a violent beating.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :