گزارش خطا در معنی کلمه 'protrude'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: جلو امده‌بودن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تحمیل‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: برامدگی‌ داشتن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb to jut out; project: His big stomach protruded past his belt,

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :