گزارش خطا در معنی کلمه 'prune'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: هرس‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گوجه‌ برقانی‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اراستن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: الوبخارا

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: سرشاخه‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: (گ‌ش‌) الو

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. hard, heavily, savagely, severely Prune the trees hard in the winter. (figurative) Local councils could find their housing budgets severely pruned. | back The roses had been pruned back savagely.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun type of fruit: My wife loves to eat a prune now and then. verb reduce: We need to prune down our work force.

Simple Definitions

3 general:: see FULL OF BEANS, def. 2.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :