گزارش خطا در معنی کلمه 'pry'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
شبکه مترجمین ایران
2
عمومی::
بادقت نگاه كردن
شبکه مترجمین ایران
3
عمومی::
فضولانه نگاه كردن
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
verb obtain with difficulty: We had to pry the truth out of them. verb inquire closely in a furtive manner: They will pry into our personal lives.
Simple Definitions