گزارش خطا در معنی کلمه 'pungent'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پر ادویه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گوشه‌ دار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تیز

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تند

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: زننده‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: نوك‌ تیز

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. affecting organs of taste or smell: Pungent odors came from her kitchen.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :