گزارش خطا در معنی کلمه 'put one out'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: 1. Inconvenience one, as in Will it put you out if we arrive early? Also see PUT ONESELF OUT. [Mid1800s] 2. Offend or irritate one, as in His watching television while I visited put me out. [Early 1800s] Also see PUT OUT.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :