گزارش خطا در معنی کلمه 'quarantine'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: محل‌ قرنط‌ینه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: قرنتینه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: قرنطینه

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: قرنط‌ینه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: قرنط‌ینه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. strict VERB + QUARANTINE keep sb/sth in, put sb/sth in QUARANTINE + NOUN period | regulations PREP. in ~ The animals are still in quarantine at the port.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :