گزارش خطا در معنی کلمه 'rapist'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: مرتكب‌ زنای‌ بعنف‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. potential, would-be | convicted | multiple, serial The serial rapist has struck again. RAPIST + VERB attack (sb), strike

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :