گزارش خطا در معنی کلمه 'recline'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
فارسی
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
3
عمومی::
برپشت خمشدن یا خوابیدن
شبکه مترجمین ایران
شبکه مترجمین ایران
english
1
general::
verb assume a prone position: He reclined on the bed after his exercise.
Simple Definitions