گزارش خطا در معنی کلمه 'recount'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تعریف‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: برشمردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: یكایك‌ گفتن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: شمارش‌ مجدد

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: باز

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. vividly The story of his life is vividly recounted in this new book.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb narrate the facts, describe: He tried to recount the events of the day. verb to count again: They will recount all the votes in the election.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :