گزارش خطا در معنی کلمه 'recreation'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تفریح

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خلق‌ مجدد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بازآفرینی

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سرگرمی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تفریح‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun amusement: Recreation is good for relaxation.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. popular | chief, main Playing billiards is my chief recreation. | informal | physical | countryside, outdoor | indoor RECREATION + NOUN area, centre, facilities, ground, room PREP. for ~ She cycles for recreation. PHRASES a form of recreation His only form of recreation is playing cards. | a source of recreation exploiting the countryside as a source of recreation

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :