گزارش خطا در معنی کلمه 'refine'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پالاییدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پالودن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خالص‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: پاك‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: تصفیه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تهذیب‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. slightly | further | increasingly | constantly, continuously The information system is constantly refined and updated. | gradually VERB + REFINE attempt to, try to | help (to) PREP. into Sugar cane is refined into sugar.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: verb improve: We must refine our method.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :