گزارش خطا در معنی کلمه 'beneficial'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بااستفاده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سودمند

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پرمنفعت‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: نافع‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: مفید

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, prove Some alternative treatments may prove highly beneficial. | consider sth ADV. extremely, highly, very | entirely, wholly | clearly | mutually The arrangement was mutually beneficial. | medically, socially PREP. for I think it would be beneficial for each committee member to have a copy of the report. | to Exercise is extremely beneficial to health.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adv. helpful: She got some beneficial advice.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :