گزارش خطا در معنی کلمه 'regimen'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: حكومت‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: رده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پرهیز غذایی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: دسته‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. strict | combined | dietary | treatment | drug | dosage/dose VERB + REGIMEN use We used a combined regimen of injection treatment and radiation therapy. REGIMEN + VERB comprise sth a treatment regimen comprising two antibiotics

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :