گزارش خطا در معنی کلمه 'rehearse'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گفتن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تكرار كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: تمرین‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   verb ADV. carefully | mentally She mentally rehearsed what she would say to Jeff. PREP. for rehearsing for the show PHRASES well rehearsed He had all the words he needed typed out and well rehearsed.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :