گزارش خطا در معنی کلمه 'rejection'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: عدم‌ پذیرش‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: رد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: مردود سازی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ردی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: وازنی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. blanket, outright, total, wholesale | deliberate VERB + REJECTION fear Children who have had bad experiences fear rejection. | risk | cope with, take It takes a very buoyant personality to cope with constant rejection. REJECTION + NOUN letter, slip a publisher's rejection slip PREP. ~ by the rejection of the child by its mother PHRASES fear of rejection, feelings of rejection, the rejection of an idea/a proposal/a theory

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :