گزارش خطا در معنی کلمه 'reorganization'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تشكیلات‌ مجدد

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: صورت‌ جدید

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سازماندهی‌ مجدد

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. comprehensive, fundamental, major, radical | corporate, internal | government, school VERB + REORGANIZATION undergo The company has undergone a major reorganization. | carry out REORGANIZATION + VERB take place REORGANIZATION + NOUN costs

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :