گزارش خطا در معنی کلمه 'repetition'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 حسابداری و مالی:: تکرار

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تكرار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: باز گویی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: باز گو

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: اعاده‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: باز انجام‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: تجدید

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. exact | frequent | constant, endless VERB + REPETITION use Blues is a musical form that uses a lot of repetition. | avoid, prevent She said I should avoid repetition of words in my essay. PHRASES the risk of repetition At the risk of repetition (= although I have already mentioned this), it is worth mentioning again that young children are particularly vulnerable to accidents in the home.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun reiteration: Repetition may not teach well.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :