گزارش خطا در معنی کلمه 'berth'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لنگرگاه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پهلوگرفتن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اط‌اق‌ كشتی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: خوابگاه‌ كشتی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: see GIVE A WIDE BERTH TO.

American Heritage Idioms

2 general:: noun space for a ship to dock or anchor: They moored the steamship at its berth on the pier.

Simple Definitions

3 general::   noun ADJ. empty | upper | lower VERB + BERTH have | book, get, take I've managed to get berths on the overnight ferry. PHRASES a two-berth, three berth, etc. cabin

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :