گزارش خطا در معنی کلمه 'repulsive'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زشت

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: دافع‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: متنفر كننده‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: تنفراور

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: زننده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, look, smell | find sb/sth ADV. deeply, extremely She found the idea deeply repulsive. | utterly | slightly | morally, sexually PREP. to He was utterly repulsive to her.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :