گزارش خطا در معنی کلمه 'residue'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پس‌ ماند

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مانده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ازاد

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: باقیمانده‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: فاضل‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تفاله‌ مانده‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: مانده

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: قسمت‌ باقی‌ مانده‌

شبکه مترجمین ایران

9 عمومی:: پس‌ مانده‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun remains of after removal of parts: After the tornado only some residue remained.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :