گزارش خطا در معنی کلمه 'rewarding'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ارزشمند

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ارزنده

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: پرثمر

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: با ارزش

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be, prove | find sth I found it immensely rewarding working with the less able children. ADV. extremely, highly, immensely, particularly, richly, very | intrinsically I did not expect the job to be intrinsically rewarding. | potentially | mutually a mutually rewarding partnership | financially a satisfying as well as a financially rewarding career

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :