گزارش خطا در معنی کلمه 'riding'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: سواری‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: گردش‌ و مسافرت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: لنگر گاه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: بخش‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. horse VERB + RIDING go RIDING + NOUN boots, breeches, crop, hat, jacket | centre, school, stables

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :