گزارش خطا در معنی کلمه 'robust'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 اقتصاد:: استوار

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تنومند

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: هیكل‌ دار

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ستبر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: قوی‌ هیكل‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: adj. full of health and strength: He gave the appearance of a robust man.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :