گزارش خطا در معنی کلمه 'romance'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: رمان‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: بصورت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: كتاب‌ رمان‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: افسانه‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: داستان‌ عاشقانه‌

شبکه مترجمین ایران

6 روان شناسی و مشاوره:: رابطه عاشقانه

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun love affair ADJ. brief | broken | whirlwind They married after a whirlwind romance. | holiday | teenage VERB + ROMANCE have They had a brief romance in the eighties. ROMANCE + VERB blossom romantic feeling ADJ. true VERB + ROMANCE find People find romance in strange places. ROMANCE + VERB be in the air Could romance be in the air for the young prince? PHRASES love and romance Most of her songs are about love and romance.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun love: She longed for romance.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :