گزارش خطا در معنی کلمه 'rose'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گل رز

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: (گ‌ش‌) گل‌ سرخ‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: رنگ‌ گلی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: سرخ‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. deep pink, red, yellow, etc. | early, late | climbing, rambler, rambling, shrub | long-stemmed | scented | fresh She put fresh roses in the vases. | wild ROSE + NOUN garden | bed | bush | petals | bowl PHRASES a bed of roses, the scent/smell of a roseFLOWER (for verbs)

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: see BED OF ROSES; COME UP ROSES; SEE THROUGH ROSE-COLORED GLASSES.

American Heritage Idioms

3 general:: noun type of flower: She wore a rose in her hair.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :