گزارش خطا در معنی کلمه 'round down'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گرد كردن‌ كاهشی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): round something down to reduce a fractional part of a number to the next lowest whole number. (See also round off to something.) • You can round this figure down if you want. It won’t affect the total all that much. • Please round down all figures having fractions less than one-half.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :