گزارش خطا در معنی کلمه 'rubber'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كائوچو

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ابریشمی‌ یا كاپوت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: لاستیكی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: لاستیك‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: رزین‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun surface: The rubber on the tires is worn.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :