گزارش خطا در معنی کلمه 'run out of steam'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: خسته شدن

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): run out of steam Fig. to lose momentum and fail. • Toward the end of the lecture, he seemed to run out of steam, leaving us with no summary or conclusion.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :