گزارش خطا در معنی کلمه 'sailor'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ناوی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ملوان‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: (sailer) دریا نورد

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: قایق‌ بادبانی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ملاح‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun seaman: He was a sailor in the navy.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. experienced, good, keen | inexperienced, novice | drowned, shipwrecked

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :