گزارش خطا در معنی کلمه 'salvation'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: رهایی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نجات‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سبب‌ نجات‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: رستگاری‌

شبکه مترجمین ایران

5 معارف اسلامی و الهیات:: نجات

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun deliverance: Money can be salvation to a poor man.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. individual, personal | eternal VERB + SALVATION bring | seek | attain, find | work out I can't solve her problems for her?she'll have to work out her own salvation. PREP. ~ from salvation from sin | ~ through The medieval Church believed in salvation through faith and works.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :