گزارش خطا در معنی کلمه 'sandal'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كفش‌ راحتی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: كفش‌ بی‌ رویه‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سرپایی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: صندل‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: درخت‌ صندل‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. high-heeled | flat, low-heeled | open, open-toed | strappy QUANT. pair VERB + SANDAL kick offCLOTHES

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun a shoe with sole fastened by straps: Her sandals did not fit her feet.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :