گزارش خطا در معنی کلمه 'sarcastic'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: زهرخنده‌دار

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: نیشدار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: ط‌عنه‌ امیز

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. VERBS be | become, get ADV. extremely, very | faintly, lightly, mildly, slightly, somewhat His tone was lightly sarcastic. PREP. about He was very sarcastic about my attempts at telling jokes.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. a cutting or ironic remark intended to offend: He replied with a sarcastic comment.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :