گزارش خطا در معنی کلمه 'big picture'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 روان شناسی و مشاوره:: تصویر کلی

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): *the big picture the whole story of something; a complete view of something. (*Typically: get ~; have ~; give someone ~; know ~; see ~; show someone ~.) • The sales manager gave us all the big picture this morning, and I’m more confused than ever.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :