گزارش خطا در معنی کلمه 'scab'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پوسته‌ پوسته‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پوست‌ زخم‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اثر زخم‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: گر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: گری‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: جرب‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun crust of dried blood: A scab formed over the wound. noun a person who works during a labor strike: They hired scabs to replace the strikers.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :